فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان چکیده کامل
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
پرونده مقاله
زندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا مییافت که در پی توسعههای شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی چکیده کامل
زندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا مییافت که در پی توسعههای شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی شهروندان گردید. از آنجا که محله بستر زندگی جاری در شهر قدیمی و مهمترین مقیاس سکونتی محسوب میشود مطالعۀ ساختار و عناصر شاخص آن حائز اهمیت است. حال آنکه پیرامون ساختار محلات شهر اصفهان در دورۀ قاجاریه و به منظور شناخت هریک از محلات با دیدگاه مطالعات تاریخ معماری تحقیق زیادی صورت نگرفته است. در این راستا محلۀ لنبان که از قدیمیترین و بزرگترین محلات اصفهان و واقع در جانب غربی این شهر بوده است در دورۀ مذکور مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. هدف این بازنمایی تدقیق و ترسیم پیشینۀ تاریخی یکی از مهمترین شهرهای تاریخی ایران است. پژوهش حاضر از روش تاریخیتفسیری و با استفاده از منابع مکتوب معتبر تاریخی صورت پذیرفته است. دادههای تاریخی که وجود محله از آن نشات میگرفت و یا برای افراد محلی اهمیت داشت به عنوان مولفههای شاخص از منابع گوناگون شامل نقشهها، سفرنامهها، تاریخنگاریها و ... تدوین و استخراج شد و با نگرشی متفاوت در پنج دستۀ شاخصههای طبیعی، تاریخی، اقتصادی و شغلی، جمعیتی و کالبدی تبیین گردید. در نهایت با استفاده از مطالعات انجام شده و تطبیق با نقشۀ سیدرضاخان گسترۀ این محله در شهر دورۀ قاجاریه بازترسیم شد و شناخت عناصر شاخص در این محله و موقعیتیابی آنان صورت پذیرفت. این مطالعات نه تنها به لحاظ تاریخنگاری شهری ارزشمند است بلکه چنان که ساختاری برگرفته از رفتارها و فعالیتهای انسانها در بازۀ زمانی طولانی و منطبق با محیط طبیعی خود بوده است برای فرایند ارتقاء کیفی شهرهای امروزی امری ضروری است.
پرونده مقاله
با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است چکیده کامل
با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است و بررسی این کیفیات از لحاظ کالبدی، محیطی، اجتماعی، فردی و ... بتواند الگوهایی برای خلق فضاهای جدید با این ویژگی و اصلاح فضاهای پیاده گریز در اختیار جامعه قرار دهد.
این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال است که کدام عوامل باعث ایجاد فضایی جاذب جمعیت پیاده در محله سنگ تراشها گردیده است.
پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. تحلیل کمی داده های پرسشنامه و هم چنین تبدیل یافته های کیفی به مولفه های کمی به کمک نرم افزار SPSS انجام گردیده است. همزمان با آزمون فرضیه تحقیق، میزان همبستگی و ارتباط بین مولفه ها توسط آزمون های پیرسون و رگرسیون بررسی شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که در نمونه موردی، ارتباط خطی بین مولفه های پیاده مداری بجز خود اتکایی شهری برقرار است. از نظر میزان کیفیت، مولفه تامین امنیت و ایمنی از بیش ترین معدل بین مولفه های پیاده مداری برخوردار بوده است بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به امنیت و ایمنی پیاده در طراحی کالبدی خیابان های محله سنگ تراشها، یکی از عوامل حضور پررنگ پیاده طی سال ها حیات این محله بوده است.
پرونده مقاله
در معماری مناطق کویری ایران، آب عنصر حیات و ادامه زندگی بوده است؛ لذا ترفندهای خاصی در آفرینش عناصر معماری به کار گرفتهاند تا موجبات آسایش و راحتی زندگی ساکنین را فراهم آورند. یکی از مواردی که در خانههای شهر اصفهان با استفاده از عنصر آب، شکل گرفته حوضخانه میباشد. تا چکیده کامل
در معماری مناطق کویری ایران، آب عنصر حیات و ادامه زندگی بوده است؛ لذا ترفندهای خاصی در آفرینش عناصر معماری به کار گرفتهاند تا موجبات آسایش و راحتی زندگی ساکنین را فراهم آورند. یکی از مواردی که در خانههای شهر اصفهان با استفاده از عنصر آب، شکل گرفته حوضخانه میباشد. تاکنون پژوهشهای بسیاری در مورد خانههای تاریخی اصفهان انجام شده، ولی فضای حوضخانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت ویژگیهای ترکیب کنندههای فضایی حوضخانه در خانههای تاریخی اصفهان انجام شده است. پژوهش حاضر در راستای این هدف به دنبال پاسخگویی به این سوالات میباشد؛ ترکیب کنندههای فضایی در حوضخانه خانههای تاریخی اصفهان چه ویژگیهایی دارند؟ و چگونه ایفای نقش میکنند؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی با هدف کاربردی و با رویکرد توصیفی- تاریخی به واکاوی ویژگیهای ترکیب کنندههای فضایی حوضخانه در خانههای تاریخی اصفهان دورههای صفوی و قاجار میپردازد. با توجه به مواردی همچون تخریب خانههای تاریخی، خالی از سکنه بودن، تغییرکاربری دادن خانهها به هتل، موزه و سایر موارد، عدم وجود اسناد و نقشه برخی از خانههای تاریخی، 20 خانه تاریخی دارای حوضخانه در شهر اصفهان مربوط به دورههای ذکر شده شناسایی و بررسی گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که حوضخانهها به وسیله درها، پنجرهها و ستونها با سایر فضاهای خانه در ارتباط هستند. در حوضخانهها با استفاده از ویژگیهای ترکیب کنندههای فضایی؛ همچون بسط نوری و چشم اندازی و بسط فضایی افقی و عمودی، مکان منعطفی شکل گرفته است. حوضخانهها از نظر همجواری به پنج گروه تقسیم شدهاند؛ گروهی از حوضخانهها فاقد همجواری هستند. گروهی از آنها به صورت یکرو، گروه دیگر به صورت دورو، گروه چهارم با سه فضا و گروه آخر با چهار فضا در ارتباط هستند. ۱۲ عدد از حوضخانههای مورد پژوهش دارای صفه و بقیه صفه ندارند. در پژوهش حاضر حوضخانهها دارای نورگیر سقفی یا دیواری و در برخی از آنها نورگیر به هر دو صورت سقفی و دیواری وجود دارد. در نُه عدد از حوضخانههای مورد پژوهش، غلام گردش موجود است. گروهی از حوضخانهها بسط نوری و چشم اندازی به سمت خارج و بقیه بسط نوری و چشم اندازی به سمت داخل دارند.
پرونده مقاله